در جهان جدید بسیاری از پدیدههای انسانی مرز نمیشناسند. فضای مجازی بستر گسترش این پدیدهها است و نمیتوان از جغرافیایی سیاسی به معنای کلاسیک سخن گفت. در حقیقت، فضای مجازی به سمتی حرکت میکند که بسط و گسترش تمدن، فرهنگ و سبک زندگی وابسته به تعامل فضای مجازی با فضای فیزیکی است. یکی از پدیدههای مجازی سکوهاییاند که در آنها ارتباطات اجتماعی شکل میگیرد، مانند شبکههای اجتماعی و پیامرسانها. در این عصر، این سکوها یکی از بسترهای مهم تبلیغ دینی به شمار میآیند. با توجه به نوع مدیریت فضای مجازی، بسیاری مبلغان دینی در سکوهای داخلی فعالیت میکنند که عرصهی فعالیت آنها محدود به درون مرزها است. مسئلهی این پژوهش این است که آیا با این سکوها، میتوان در تبلیغ دینی موفق شد یا باید این سکوها جهانی شوند تا تبلیغ دینی بتواند در این عصر موفق عمل کند؟ فرضیهی این پژوهش این است که تبلیغ دینی در این عصر، با تمرکز بر سکوهایی که تنها در دامنهی درونمرزی فعالاند، موفق نخواهد بود و باید هرچه سریعتر برای جهانیسازی این سکوها تمهیدات لازم اندیشیده شود. این تحقیق با رویکرد جامعهشناختی با چارچوب نظری کارگزار/ساختار انجام شده است.